به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، هجدهمین برنامه از دوره ادبی «تماشا» که به همت مرکز آفرینشهای ادبی و دبیری فریبا یوسفی برگزار شد. این دورۀ ادبی ویژه بانوان شاعر است و اهدافی همچون ارتقا مهارتها، افزایش توانمندی در سرودن و نقد شعر را برای شاعران جوان در نظر دارد.
بخش اول هجدهمین برنامۀ تماشا، بازدید از موزه هنر ایران در کاخ مرمر بود. سپس در ادامۀ این دورۀ ادبی، در حوزه هنری دو کلاس آموزشی در زمینههای معرفتی و ادبی برگزار شد.
عمل ما، مخلوق ماست
در ابتدای این جلسه، علیمحمد مؤدب در گفتوگویی با شاعران، به مرور نکات مطرحشده در جلسه پیش پرداخت. مروری که با ذوق هنری یکی از بانوان حاضر در جلسه، در قالب چند بیت شعر انجام شد و شاعران دیگر نیز برخی فرازهای برجسته از نکات جلسۀ پیشین را یادآور شدند.
علیمحمد مؤدب در آغاز جلسه، با سخنانی که اشارات معرفتشناسانه در پیوند هنر و دین داشت، بر این موضوع تأکید کرد که عمل ما، مخلوق ماست و به کمک ما میآید؛ حتی نمازی که میخوانیم مخلوق ماست و آنهنگام که زمانش فرارسد، به یاری ما برمیخیزد.
وی در ادامه با اشاره به سه ویژگی اهل جهنم، به وجه ممیزههای شاعر اشاره کرد و گفت: اهل جهنم سه ویژگی دارند که عبارتند از قلبهایی که درست نمیفهمند، چشمهایی که درست نمیبینند و گوشهایی که درست نمیشنوند. تخصص شاعر این است که خوب ببیند و خوب بشنود و خوب بفهمد، و اگر خوب دریافت نکند نمیتواند بهدرستی به سرودن شعر بپردازد.
این شاعر و استاد ادبیات، با ارجاع به یکی از سخنرانیهای پیشین خود گفت: روش تحقیق شاعر، روش زیست اوست. برای مثال اگر شاعری به موضوع جهاد در اشعار خود میپردازد، باید جهاد در متن زندگی او جریان داشته باشد. از همینرو، لازم است صفات متعالی خود را بیشتر ارتقا دهیم و بتوانیم در موضوع مورد نظر شعر بگوییم.
علیمحمد مؤدب با مقایسهای از ساختار آفرینش انسان و حیوان، به یکی از مهمترین وجوه ممیزه آنها اشاره کرد و گفت: حیوان وقتی تصویر خود را میبیند، درکی از خودش ندارد و متوجه نمیشود آنکه رو در رویش ایستاده، بازتابی از خودش است؛ اما انسان متوجه این تصویر میشود. زیرا حیوان اصلاح و کنترلش به دست دیگری است و اختیاری از خود ندارد، این درحالیست که انسان وجودی تربیتپذیر و اصلاحشونده دارد. این مسئله اگرچه انسان را از حیوان جدا میکند، اما این تهدید همواره وجود دارد که حیوانیت در وجود انسان درونی شود. توجه به این نکته برای هنرمندان ضروری است؛ چراکه اگر هریک از ما صفات رذیله خود را نفهمد، ممکن است خوی خطا در او ثابت و درونی شود.

وظیفه شاعران و ادیبان ایرانی
وی در ادامه با ورود به ساحت ادبیات، به انواع شعر پرداخت و عنوان کرد: شعر بر دو نوع است؛ یکی «شعربازی و شعرسازی»ست و آن زمانیست که شاعر حرفهایش را از دل مکتوبات پیشین دارد و درک شخصی از حادثه ندارد و از آن حرفها به عنوان ابزاری برای کار استفاده میکند و گویی دستفروش مضامین است. نوع دیگری از شعر وجود دارد که از هستی برداشت میشود و رد وجودی بر شاعر میگذارد.
جریان مباحثات کلاس و تعامل شرکتکنندگان، موضوع سخن را به سمت ظهور اصطلاحات غیرفارسی و بیگانه با زبان اصیل فارسی کشاند. در این خصوص علیمحمد مؤدب اشاره کرد: این اصطلاحات، برآمده از زبان نسل Z نیستند، بلکه حاصل تجاوز زبانهای غریبه به زبان فارسی است که ذهن یک ایرانی را از متن تمدنی خود جدا میکند و این وظیفه شاعران و ادیبان ایرانی است که محتواهایی در جهت حفظ زبان فارسی تولید کنند.
در همین راستا به اهمیت فهم فرهنگ عامه نیز پرداخته شد. اینکه در فرهنگ عامه یا مبتذل نیز رازهایی هست. یک اثر هنری گاهی سطح بالایی از هنر و معنا در خود ندارد، اما اقبال مردمی زیادی با اوست. در این موقعیت اگرچه خود اثر واجد ویژگیهای متعالی و ارزنده نیست، اما اقبال مردمی و گرایش ذائقه مردم به آن، همواره جای فهم دارد و پدیده مهمی است. ممکن است نیاز، اصیل باشد ولی اثر نه! از این رو، هنرمند باید از نیاز اصیل نیز فهمی داشته باشد.
زیبایی شعر
در ادامه هجدهمین جلسه از دوره ادبی «تماشا»، علی داودی در موضوع شعر آزاد و نیمایی صحبت کرد و دراینباره گفت: ما فارغ از اینکه بدانیم چه اتفاقی در حیطه زبان و موسیقی در شعر و متن رخ داده، از آن لذت میبریم. شاید سادهترین نوع کاربرد موسیقی در شعر، تکرار است. اگر بپذیریم با یک اثر هنری مواجه هستیم، جزء لاینفک آن زیبایی است و ما باید یک برداشت زیبایی از اثر داشته باشیم. زیبایی چیزی نیست که در عالم خارج وجود داشته باشد و در حقیقت، آن تناسب و هماهنگی میان اجزای اثر است که زیبایی میآفریند.
داودی در ادامه به زیباییشناسی در شعر پرداخت و گفت: زیبایی شعر، وابسته به زیبایی واحدهای ساختاری آن است؛ روساخت و زیرساخت. روساختها شامل موسیقی و زبان و صور خیال است، و زیرساختها نیز همان اندیشه است. عوامل موسیقیسازی فراواناند و متن به تنهایی، نوشتهای خنثی است. برای مثال جمله «زمستان است» اخوان ثالث، یک جمله خبری ساده است که بسته به موقعیت، زمینه و لحن شاعر، خوانش متفاوتی دارد و دارای معنایی فراتر از یک جمله خبری عادی میشود.

همچنین از جمله مباحثی که در جلسه مطرح شد، شعر سپید و بررسی آن از نظر ساختاری بود که همراهی شرکتکنندگان در بحث را به دنبال داشت.
در نهایت، هجدهمین جلسه از سلسله جلسات دورۀ ادبی «تماشا» با قرائت شعری سپید از بیژن نجدی به نام «وصیتنامه» به پایان رسید.
نظر شما